ني ني جان،اخه فکرکردي همه مجنونند
اي دريغا که همه نادونند....!!!
ميگند ليلي خيلي زشت بوده!اما مجنون اونطوري عاشقش بوده...
آدما بايد برا عاشق شدن چشم دلشونو باز کنند...
ميگند يه روزي مجنون ازروي سجاده يه عابدي رد ميشه،عابده دادميزنه مگه كوري.......مجنون ميگه من اونقدر حواسم به ليلام بود كه نفهميدم از رو سجاده تو رد شدم،اما تو در حالي كه ادعا ميكني حواسد به معشوقت نبود ،چون ديدي كه من ازروسجادت رد شدم......
حالا...بگذريم
يكي ديگه هم تعريف ميكرد ميگفت:اونقدر حواسم به يكي بود كه سيني استكان نلبكي رو بدون چاي بردم پيشه مهمونا....آمتوجه نشدم...
خلاصه ....بگذريم....