• وبلاگ : زازران
  • يادداشت : دوباره تا خدا...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 14 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جهنمي 

    خدايا قبول دارم هستي ،قبول دارم يكتايي ،قبول دارم حكيمي ،عادلي و...

    هزاران جور نعمت به ما دادي و ندونستيمو نخواهيم دونست

    همش درست.

    ولي قلبم به اين صفاتت ايمان نمياره چون دارم تو اين دنيايي كه بدون اختيار منو توش آفريدي عذاب مي كشم.

    عذاب جهل ،نادوني ،حماقت و كثيفي خودم رو

    پاسخ

    وقتي، حضوري باعث فروپاشيدن همه انديشه ات مي شود، يعني يک جاي کار اشکال دارد. زيباتر از اين چه چيزيست که اسباب خلقت در مسير تربيت انسان باشد؟ مگر از آمدن و رفتن انسان چيزي جز بنده شدن هدف خلقت است؟ "هدف واقع شدن وسيله ها"، مگر چيزي جز "دام شيطان" است؟ الهي در اين برآمدن ها و فرو رفتن ها، دست خويش را به ما نشان مي دهي و ما دوست داريم از بندگاني باشيم که ابراهيم وار و حنيفانه بگوييم: «اني لا احب الآفلين»...تفاوت است بين رفتار انساني که دنيا را محل ماندن مي داند و آن را تنها جايي تصور مي کند که همه آمال و آروزهايش در آن برآورده مي شود، با رفتار انسان ديگري که دنيا را محل گذر، کاروان سرا و بدون بقا مي داند و اعتنايي به برآورده شدن آمال و آرزوهاي کوچک و بچه گانه اش در اين سراي نامانا ندارد. براي انسان اول، انتخاب يعني همه چيز؛ و برآورده شدن انتخاب يعني پيروزي و برآورده نشدن انتخاب، يعني روزگار سياه و تاريکي و پايان اختيار! اما براي انسان دوم نيز انتخاب همه چيز است. او با انتخاب هايش، فرداي جاويدان خود را در دنيايي فراتر و ماواريي مي سازد. او مشغول صنع براي فرداست(1). منتظر نتيجه انتخابش در آن دنياي ديگر است. آرامش و اطمينان کمترين محصول انتخاب الهي است که او از منظر و افق اعلا آن را ديده و آن را پسنديده و انتخاب کرده است. معيار او افق اعلاست. برآورده نشدن نتيجه انتخاب در دنياي مادون، به هيچ عنوان به معناي پايان زندگي نيست و زندگي او را سياه نمي کند. بلکه آزمايش و ابتلايي است که گسل هاي وجودي اش را به او مي شناساند و او را در رشد الهي راهنمايي مي کند. ..(پاسخ شما راخيلي اتفاقي به نوشته اي ازيكي ازدوستان رهنمون شدم،تاچه قبول افتد وچه درنظرآيد...)