• وبلاگ : زازران
  • يادداشت : يك حكايت...
  • نظرات : 8 خصوصي ، 13 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ابجي 

    سلام

    ببخشيدا ولي اين درسا به درد ماهايي كه نماز صبحمون لحظه اخر با غرغر ميخونيم يذره زوده!!!!!(خودمو ميگم به كسي برنخوره لطفا)

    اقا پله پله پيش بريم بهتره يدفه كه نميشه!!!

    پاسخ

    عليك سلام،فكركنم اينبارآبجي وبلاگ زود قضاوت كردن!!يه برداشت كلي ازاين حكايت نشون ميده،كه منظوراين بوده كه:اون تفكري عبادت به حساب ميادكه درراستاي صراط مستقيم باشه،تفكري كه سازنده باشه،تفكري كه انسان روبه اشرف مخلوقات بودنش مفتخركنه،تفكري كه به علم ودانائي انسان كمك كنه،....نه تفكري كه درمورد انجام دادن گناهي باشه،ياترغيب به تنبلي باشه يا.......//اين برداشت ذهن ناقص حقيربود،تاچه حددرست بوده باشه رونميدونم..........//به هرحال ممنون ازکامنت صميمانه تون...