• وبلاگ : زازران
  • يادداشت : لاف عشق و گله از يار زهي لاف گزاف..
  • نظرات : 8 خصوصي ، 25 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    حافظ
    در نظربازي ما بي‌خبران حيرانند
    من چنينم که نمودم دگر ايشان دانند
    عاقلان نقطه پرگار وجودند ولي
    عشق داند که در اين دايره سرگردانند
    جلوه گاه رخ او ديده من تنها نيست
    ماه و خورشيد همين آينه مي‌گردانند
    عهد ما با لب شيرين دهنان بست خدا
    ما همه بنده و اين قوم خداوندانند
    مفلسانيم و هواي مي و مطرب داريم
    آه اگر خرقه پشمين به گرو نستانند
    وصل خورشيد به شبپره اعمي نرسد
    که در آن آينه صاحب نظران حيرانند
    لاف عشق و گله از يار زهي لاف دروغ
    عشقبازان چنين مستحق هجرانند
    زاهد ار رندي حافظ نکند فهم چه شد
    ديو بگريزد از آن قوم که قرآن خوانند
    گر شوند آگه از انديشه ما مغبچگان
    بعد از اين خرقه صوفي به گرو نستانند


    پاسخ

    حالا جلدي بايد مچ گيري کنيد بابا! ما که تحريف نکرديم فقط يه تيکه رو حذف کرديم ويه کلمه دلخواه جاش گذاشتيم