• وبلاگ : زازران
  • يادداشت : آشتي باطبيعت
  • نظرات : 1 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + م.شيخي 

    لالا لالا لالايي
    عزيز نازنين من لالايي
    بخواب اين آخرين خواب تو شيرين
    پس از اين قهرمان قصه‌هايي
    تو اي سرباز و اي فرزند بهتر
    جدا از بستر و آغوش مادر
    به غسلت مي‌برم با ديده تر
    به تو پوشم كفن از ياس پرپر

    لالايي لالايي لالايي
    عزيز نازنين من لالايي
    بخواب اين آخرين خواب تو شيرين
    پس از اين قهرمان قصه‌هايي

    به اون گوري كه شد گهواره تو
    براي پيكر صد پاره تو
    مي‌خونم من اگه بسته ز بيداد
    گلوي مادر بيچاره تو
    شد از خون تو خاك جبهه رنگين
    در اون ظلمت سراي سرد و غمگين
    بخواب ايران ز تو بر جا مي‌مونه
    عزيزم آخرين خواب تو شيرين

    لالايي لالايي آي لالايي
    عزيز نازنين من لالايي
    بخواب اين آخرين خواب تو شيرين
    پس از اين قهرمان قصه‌هايي

    به اون گوري كه شد گهواره تو
    براي پيكر صد پاره تو
    مي‌خونم من اگه بسته زبيداد
    گلوي مادر بيچاره تو
    شد از خون تو خاك جبهه رنگين
    در اون ظلمت سراي سرد و غمگين
    بخواب ايران ز تو بر جا مي‌مونه
    عزيزم آخرين خواب تو شيرين
    لالايي لالايي آي لالايي
    عزيز نازنين من لالايي
    بخواب اين آخرين خواب تو شيرين
    پس از اين قهرمان قصه‌هايي
    شعر: از هما ميرافشار
    پاسخ

    ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟
    سلام
    خيلي خوش گذشت.
    ولي به قول دوستان يه لحظه به غروب 13 فکر کن!!!!!!
    (ستاد زهرمار سازي 13 بدر!)
    پاسخ

    سلام عليکم،الحمدلله که خوش گذشت!امان ازغروب 13فروردين!دست رودلم نزار(نيشخند!)...
    برا آدم بيکارها که فرقي نداشت زود بره يا دير بره.اون بنده خداهاي که سرکار مي رفتن و بعد از 13 روز بايد برند دوباره سرکار که واقعا وحشتناکه
    پاسخ

    سلام،آره والا!

    ولي خيلي زود رفت :(
    پاسخ

    ناراحت نشيد زود برميگرده!:دي