تنم از حادثه خسته
دلم از غصه شكسته
ناجي شكسته بالم كه تو اين غمها نشستي
اي كه واسه خاطر من دل مردم و شكستي
پره بغض و گريه بودم تو رسيدي تا بخندم
واسه پيدا كردن تو دل به جادهها ميبندم