• وبلاگ : زازران
  • يادداشت : تنهاترين تنها!!!!!!
  • نظرات : 6 خصوصي ، 90 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + Romina 
    بهانه

    از باغ مي‌برند چراغاني‌ات كنند
    تا كاج جشنهاي زمستاني‌ات كنند

    پوشانده‌اند «صبح» تو را «ابرهاي تار»
    تنها به اين بهانه كه باراني‌ات كنند

    يوسف! به اين رها شدن از چاه دل مبند
    اين بار مي‌برند كه زنداني‌ات كنند

    اي گل گمان مكن به شب جشن مي‌روي
    شايد به خاك مرده‌اي ارزاني‌ات كنند

    يك نقطه بيش فرق رحيم و رجيم نيست
    از نقطه‌اي بترس كه شيطاني‌ات كنند

    آب طلب نكرده هميشه مراد نيست
    گاهي بهانه‌اي است كه قرباني‌ات كنند
    پاسخ

    سلام رومينا.............. شعر خيلي زيبايي نوشتي ..ممنون