• وبلاگ : زازران
  • يادداشت : اندكي تامل...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 76 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + دكتر 

    سلام گلاي مهربون.

    دائي خيلي ساده بوگم بيايم حرف بزنيم،اما ته تهش يه چيزي از همديگه ياد بگيريم وبه هم ياد بديم،يعنيا بي هدف نيايم.توي جوكامون،توي شوخيامون،توي جهالتهاي جوونيمون،توي شعرامون...

    هدفمون فقط وقت گذروني نباشه.اكي دائي؟

    اخه آقا بزرگم ميگه خدا جوون بيكاررو دوست نداره

    يه روزي پيامبر ص از جائي ميگذشتند يه جووني رو ميبينن كه نشسته بود،بيكار...،سلام ميكنند وپيامبر ص جوابشونا نميدند.../وقتي برميگردند بازاون جوون سوال ميكنه وپيامبر ص جوابشو ميدن.

    سوال ميكنند كه چرا الان جواب ايشون رو داديدو... ؟

    پيامبر ص ميفرمايند:اون لحظه بيكار بود والان داشت با هسته هاي خرما روي خاك چيزي حك ميكرد...//

    داي جون گرفتي چي ميخاستم بگم؟