«الجار ثم الدار؛ اول برای همسایه، سپس خانه»!
پس همسایه هایش رابسیار دعا کرد و دوباره به خودش برگشت، اما همین که خواست برای خودش دعا کند به یاد حدیث دیگری افتاد که:
«هر کس ابتدا برای دیگران دعا کند و سپس برای خودش دعایش زودتر به اجابت می رسد.»!
پس برای همه، هر آنکس که می شناخت و نمی شناخت دعا کرد. دوباره به خودش بازگشت و برای خودش بسیار دعا کرد. اما همین که خواست آمین بگوید رنگش پرید!
در حالی که از شرم سرخ شده بود به یاد حدیث دیگری افتاد که:
«شیعیان ما به اندازه ی آب خوردنی ما را نمی خواهند. اگر می خواستند، از صمیم قلب و جدی دعا می کردند و فرمان ظهور از جانب پروردگار می رسید.»!!!
عاشق مدعی فراموش کرده بود معشوقش را دعا کند!!!
نوشته شده در تاریخ
شنبه 88/8/23 توسط محمد یزدانی