سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زازران

بسم رب الحسین

سلام بر محرم ، که شرف را در عطش معنا کرد ...

 صدای زنگ کاروانش به گوش می رسد ،

 دوباره غمی به پهنای آسمان ، بغضی به نازکی گلبرگ یاس ؛ باغ گلی به همراه مردی غریب...

 سنگینی آن همه شقاوت به دوش دشتی به نام کربلا ؛

 بوی سیب می آید ؛ زمین و آسمان در التهاب نزدیک ترین روزها به محرم..

 گفتم به چرخ بهر چه پوشیده ای کبود                   آهی کشید و گفت که ماه محرم است

 سلام بر تو ای محرم ، ای که شرف را در عطش معنا کردی...

 سلام خدا بر تو که ماه خون لقب گرفتی ، تو که در خاک و خون ، اشک و مشک ، آتش و عطش مظلومیت علی را نشان دادی..

سلام بر همه ی دوستان

 ---------------------------------------------------------

خدا رو شکر ...

خدا رو شکر محرمی دیگه اومد و هنوز نقس میکشم...

خدا را شکر که سومین محرم وبلاگ هم اومد و بودم....

رسم بوده که با اومدن محرم همه جا سیاه پوش بشه، در و دیوار شهر، سر در خونه ها،

 مردم  با لباس مشکی یا یه سربند مشکی یا شال مشکی بالاخره با یه نشونه ی مشکی میگن که محرم اومده .

وبلاگ رو  که سیاه پوش کردم...

 

من هم که دل سیاهی دارم....

 اما مثله همیشه امیدوارم....

امیدوار به لطف خدا..

امیدوار به بنده نوازی مولا..

 اما خدایی چقدر آماده ی محرم شده ایم؟

چقدر آماده ی عاشورا شده ایم؟

چقدر آماده ی همدردی با زینب شده ایم؟

چقدر آماده ی رزم همراه علی اکبر شده ایم؟

چقدر آماده ی رزم همراه قاسم شده ایم؟

چقدر آماده ی سقایی و کمک سقا شده ایم؟

و  چقدر آماده ی ملاقات با خدا شده ایم؟؟؟ 

 

ماه محرم ، ماه شهادت سالار شهیدان تسلیت باد بر همه ی شما دوستان و همشهریان گرامی

 



نوشته شده در تاریخ شنبه 88/9/28 توسط محمد یزدانی
قالب وبلاگ