و اما پياز داغ ..... واااااي وااااي واااي كه چقدر من بدم مياد از اين اصطلاح.... اصلا آدم همينطوري كه بوش به مشامش ميخوره گلاب به روتون ميخواد بالا بياره .من موندم با چه انگيزه اي مردم پيازداغ ميخورن؟؟؟ كاش لااقل يه مزه حسابي هم ميداد دلمون خوش باشه.واي يه دفعه بابام آش گرفته بود و اورد خونه با يه من پياز داغ.مامانم رفت گذاشت تو يخچال تا بعد بخورم .اقا چشمدون روزي بد نبينه بعدازظهر رفتم سراغش يعني يخته شا بردارم بخورم.اصلا به قيافش توجه نكردم يه قاشق شا خوردم ديدم خيلي يه جوريه....قاشق بعديم خوردم ديدم نه انگار غير قابل تحمله....منم صداشو در نياوردم و رفتم گذاشتم سرجاش.يه چند ديقه بعد مامانم اومد گفتم چرا اين آشا اينقدر بدمزه بود ؟گفت: كدوما؟ گفتم همينا كع تو يخچال تو ظرف بود.گفت :مگه خورديشون؟ گفتم اره 2 تا قاشق شا خوردم.گفت تونا آش نبود .پياز داغ بود...... واااااي منا بگو داشت حالم بهم ميخورد.فكرشو بكن دوتا قاشق پر پياز داغ تازه اونم خالي ....اه اه اه .... فقط اقاي يزداني ميفهمه من چي ميگم....
اره اينم از من.منم پشت دستمو داغ كردم كه ديگه هوس اش خوردن نكنم