سلام سوگند.
رفته بودم شام بوخورم.درسامو بوخونم.يه جمله واس شوما بجورم!!
.....//راستي حلد چيطوره داي؟نگروند شدم!
سلام خيلي بيتربيتيند واسه اين كا بدونيد من سر كار ميرم مثل بعضيا كا الاف نيسم
آقاي يزداني خوبه امروز دلد گرفته بودا انقدر حرف بارم كردي دستت درد نكونه آخه اگه ما اينجا حرف نزنيم بريم تو خيابون حرف بزنيم
روز پنج شنبه من با دمپاي قرمز مييام واسه اينكه شناخته بشم
اوي پچه بچه را ميترسوني يه وخ موني خونه فاميلاشونه اآ كي اصه
حرف از رفاقت زد؟؟
اگه فضولي نباشه تقيه تو كوجااااااااي اين وقتي شب جخ ميگي
دخترام هسي كا ديگه بدتر...
سوگند داي يه فال برات گرفتم:
مردم ديده ما جزبه رخت ناظر نيست
دل سرگشته ي ما غير تو را ذاكر نيست
تقيه حالا چه شكلي هسي اينا بوگو؟!!!ماچه رنگي بشناسيمد؟!!
بچا ساعت هشتانيمه م ديگه بايد برم خونمون تا فردا صح
خوب حالا خودش مياد ميخوونه ا ميفمدام چه خبره اينجا چششا دور
ديديم ميفمدام كا ميخواي شيريني بدي با نوشابه... به خيالم شوما
از اين طايفه خسيسا باشيندا(بماند كدوم طايفه!!) نه؟؟؟؟
اگه ساعت 5 بعدازظهر نيامديند نه م نه شوما
اگه كس چادور سرش كوند ميسونندش آخجون
آآآآآآآآآآآآآ پ اينجا همه كا خارجين؟؟!! يه كار نكنونين بيفتيم رو فاز
اينگيليسيا...حالا بي شوخي ما بيايم يا نه؟؟ ما بيكار نيسيما.بايد وقت
قبلي بذارين.آ تقيه حالا ديگه واس ما كلاس ميذاري چادوردا عين
خانوما سرت ميكوني كا اگه يكي خواس بپسندد موحل خوب باشي...