اقا تسليمخوددون گفتين گله كنيدباشه ديگه هوچي
نيمگم
سلام اقاي مدير
وايسا نريا،اينام شد جوواب.خوب بوگو واچي چي پارتي بازي ميكوني اخه؟!!
آخه يكي ...
مگه به همه ميشد گفت مدير
اين مدير ما واقعاٌ مديرسا
زندگي تاس خوب آوردن نيست
زندگي تاس بد را خوب بازي كردن است
به به /به به
چه شعرائي !!!!!!!!!حالا دوباره مدير ميگوود :ق ش ن گ بود....!!!
هلاهلاين طرف مشتي صدف آنجا كمي گل ريختهموج ،ماهيهاي عاشق را به ساحل ريختهبعد از اين در جام من تصوير ابر تيره ايستبعد از اين در جام دريا ماه كامل ريختهمرگ حق دارد كه از من روي برگردانده استزندگي در كام من زهر هلاهل ريختههر چه دام افكندم ،آهوها گريزانتر شدندحال صدها دام ديگر در مقابل ريخته
هيچ راهي جز به دام افتادن صياد نيستهر كجا پا ميگذارم دامني دل ريختهزاهدي با كوزهاي خالي ز دريا بازگشتگفت خون عاشقان منزل به منزل ريخته!
دكتر دلد ميياد با م حرف نزني
قرار نشد حسودي بوكونيا
موضوع:گله وشكايت ازمدير
تاريخ:داردخودش!
به:مدير
باسلام/احتراما چرا جنابعالي فقط شعرهاي،رمينا خانوم/سوگند خانوم
رومينويسيد كه قشنگ است و....!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آخرچرا؟!!اين تبيعيض نجاتي درشهرما نيست؟!!!!!!
پيوست:به كليه مديروبلاگها(چه ربطي داشت!!!)
باتشكر
امضا
سلام
تابود مصيبتي نوشتني اين كدا را داشتيم!!حالا جخ مصيبت نوشتن
اسمي رمينا خانوم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!اونام اينگيليسي!!!
م يا فارسي مينوسم ياوام همون تقيه!!اگه نخاسي اص ديگه باد
حرف نيمزنم!!!...