از خندق که میشنیدم و از خیبر و از احد، باورم نمیشد که مردی روی همین زمین خاکی تا آن حد و اندازه بتواند دلیر باشد و سلحشور. رشادتها و شجاعتهای او برایم شگفتانگیز مینمود. مردی صاحب شان «لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار» که لباس رزمیاش پشت نداشت. آخر، علی هرگز و هیچگاه به دشمن پشت نمیکرد. هیچکس را یارای رویارویی با او نبود. شمشیر او سیفالله بود؛ چه او از پی حق شمشیر میزد و جز آن هرگز.
ادامه مطلب...
هنوز منتظریم.... گرسنه ایم.... چرا آن مرد غریبه ی دوست داشتنی نمی آید......
امشب دیگر از ناشناسی که همه شب به در خانه یتیمان و فقیران میرفت و با قرصی از نان جوین و آغوش پر از محبت، زندگی را به گونهای دیگر برایشان ترسیم میکرد، خبری نیست. در دیار محرومان و بیپناهان، هر چه تاریکی افزون و سیاهی فراگیرتر میشود، رایحه یتیمنوازی آن ناآشنای گمنام به مشام منتظران نمیرسد و انتظار طولانی رنج و فقر و گرسنگی، گویا تا ابد به یأس مبدّل میشود.
ناشناسی که به تاریکی شب ها شام یتیمان عرب میبرد، امشب خانه نشین شده و تمامی آنانی که علی دست محبت بر سرشان داشت چشم انتظار اویند....
آنها بعد از دو روز انتظار طولانی، وقتی محراب مسجد را رنگین شده از خون پاک آن بزرگوار مییابند، پی میبرند که آن مرد ناآشنا، غیر از امیرمؤمنان، یار و یاور محرومانْ نبوده است. آنها اینک واقعا بیپناه و پدرْ از دست داده شدهاند.
اما واقعا امشب در خانه علی چه میگذرد؟
به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من----------------------------چو اسیر توست اکنون،به اسیر کن مدارا
یا علی مدد
سر به آسمان بلند کرده بودی و زیر لب، رمز رستگاری را زمزمه می کردی، چشمان دخترت کلثوم، آکنده از بی قراری و نگرانی. مرغابی ها دست به دامانت شدند و خواهش نرفتن را با زبان بی زبانی با تو زمزمه کردند، حلقه در از کدام راز سر به مهر تو باخبر بود که دست در دامانت زد و دامنگیرت شد؟! |
بسم رب المهدی(عج)
امشب سر مهربان نخلى خم شد در کیسه نان بجاى خرماغم شد
درکنج خرابه ها زنى شیون کرد همبازى کودکان کوفه کم شد
سلام به فرزند کعبه که در محراب عبودیت از فرط عدالت به شهادت رسید
سلام به نخسین کسیکه به آیین محمد (ص) گروید ودر راه محبوب دوعالم باتمام وجودایستادگی کرد
سلام به برادر ومونس یار و یاور ،وکیل و وصی حضرت محمد (ص)
سلام به مهربانترین پدر عالم
سلام به ایثار و از جان گذشتگی او
امشب شب قدر است شب نازل شدن قرآن مجید است وشب با زگشت به خویشتن خویش است
نیایش در این شب ازهز ار ماه بر تر است . جان من خود بیندیش
امشب شب قدر است و من قدری ندارم بحر دل آلوده ی خود بیقرارم
امشب شب قدر است و یک دنیا فقیرم بیمارم و محتاج و در غفلت اسیرم
من آمدم با کوله بار ، بار زشتم تا رنگ زهرائی بگیرد سرنوشتم
ای کاش میمردم شب قدرت نبینم من باعث درد نگاری مهجبینم
چون نامه اعمال من بیند سحر گاه بر حالت آلوده من میکشد آه
امشب بیا و کار دل را چاره بنما مکتوب اعمال بدم را پاره بنما
رزق من امشب بهتر از صد سال گردد گر یوسف زهرا ز من خوشحال گردد
گر او بخواهد بنده تو میشوم من گر او نخواهد راه غفلت میروم من
امشب بیا و آرزویم را روا کن او را به یاد ما ، تو مشغول دعا کن
با کوهی از حاجت به در گاهت نشستم در لیلة القدر علی دل بر تو بستم
الهی به حق علی
اگر دلتان شکست و یادتان بود دعایی هم به حال من مسکین کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم
دوستان سلام
خیلی ها به دردهاشون،عقده های دلشون،مشکلاتشون،گرفتاریهاشون...،قول امشب رو دادند
قول دادن توی شبای قدر آقامونو واسطه قرار بدند و حاجاتشون رو بگیرن.اما من میگم،یادمون
باشه اول خودشو از خدا بخوایم.
اللهم عجل لولیک الفرج
موقع آشتی کنونه آی گنهکارا بیاین.......................................خدا خیلی مهربونه آی گنهکارا بیاین
آی جوونا،نوجوونا،خدای مهربون ما.......................................عاشق اشک جوونه،آی گنهکارابیاین
هرچه بودم،هرچه هستم،هرچه من توبه شکستم
همه رو خودش میدونه ، آی گنهکارا بیاین
التماس دعا
یاعلی