بذکرک ربی یطمئن قلبی
اللهم العن قتله امیرالمومنین(ع)
کوفیان ای ابن ملجم های پست سایه ها ی جاهل خنجر به دست
کوفیان ای زاهدان بی خدا خیمه شب بازان تزویر و ریا
باز هم تیغ است در دست شما میچکد خون ازسرانگشت شما
خاک غفلت بر سروروی شماست دستتان آلوده خون خداست
هیچ میدانید این خون خون کیست خون قرآن خون مظلوم علیست
ردشوید ای بند بازان ریا نامتان رامیزند دوزخ صدا
اف به تو ای فتنهءآل علی کفر کیشی بت پرستی جاهلی
بیعتت چون باد بی بنیاد بود چون شعارت هر چه بادابادبود
پشت بر آل علی کردی تو پست شیعهءهند جگر خواری تو مست
تاابد بر بام دوزخ بیرقی ازتبار جهل جهل مطلقی
باتومن حرفی ندارم بیش از این سهم تو خمیازهءدوزخ همین
شیعیان سخت است ماندن بی علی زنده بودن بی عدالت بی علی
زندگانی بی علی یعنی که لاف تیغ هائی مومیائی در غلاف
غیرت ازقاموسها خط خورده است عشق یک مجنون لیلی مرده است
بی علی مابا خطر بیگانه ایم باز هم باعافیت همخانه ایم
بی علی مائیم واندوهی مدام روبروی ماست راهی ناتمام
بی علی دنیا ندارد اعتبار وای بر ما وای بر این روزگار
ای علی ای آسمانی نور ناب............................باز هم بر عالم خاکی بتاب
ای علی دریاب مارا عاشقیم...........................رخ متاب از ما به مولا عاشقیم
خیل مستان توایم ای بوتراب ........................ازدرت مارا مکن امشب جواب
باز هم امشب به ما می میدهی.......................جرعه ای از بشنو از نی میدهی
جرعه ا ی از عشق از زخم ونمک....................جرعه ا ی از بی دلی ازنی لبک
ساقی کوثر توئی مامی پرست..........................مستمان کن مستمان کن مست مست
کن اجابت شیعهءدلخسته را............................بازکن دروازه های بسته را
جان مارا کن زعشقت منجلی ..........................ای فدایت جان عالم یاعلی
یاعلی
سلام خدا، از احوال ما که بپرسی، طبق معمول میگم: خوبم، خدا را شکر.
منظورم از خدا دقیقاً تویی، همون کسی که ما را خلق کرده. شاید بعضی وقت ها فراموشت می کنم یا در ذهنم کسی دیگر را به جای تو می نشانم، اما دست آخر می دونم که تو یکی هستی و دقیقاً همونی هستی که وقتی دل مون می گیره، هوامون را خوب دارد.
خدایا
تو همونی که ماه رمضان المبارک رو برا من خطاکار گذاشتی ،چون میدونستی یه کوله بار پر از گناه دارم ،دست و پای شیاطین رو بستی تا بتونم این بار رو از دوشم بردارم.
خدایا
می دانم که ما را به حال خودمان گذاشته ای که خودمون راه رو پیدا کنیم.، اما اگه کمکی کنی -آن هم یواشکی- به هیچ جای دنیا بر نمی خوره. من قول می دم(می دانم که خیلی زیر قولم زده ام تا حالا) اما این بار مردانه قول می دم. کمکم کن
خدایا
زیاد حرف زدم. راستش اگر می-شد بیش تر هم حرف داشتم. ولی این یک دعا را هم بشنو و برو سراغ دیگر بنده ها:
یاد و ذکر خودت را از ما نگیر. می بینی که الان هیچ چیز نداریم، ولی وقتی یاد تو هست راضی می شویم.
خودت را از ما نگیر.
چه دارند آنانکه تو را ندارند و چه ندارند آنان که تو را دارند..
یا علی
درحدیث قدسی آمده ،که خداوند فرموده است:
هرکه مراطلب کند خواهدیافت،وهر که مرایافت عاشقم میگردد
وهر کس عاشقم شدعاشقش میشوم وهر که من عاشقش شوم
عاقبت اورا شهید میکنم وهر که را شهیدش کنم،خودم خونبهای او میشوم.
الهی!بیاموزمان تا عاشقت شویم...
شب قدر بهترین شب سال است.و درخوبی و فضیلت شبی به آن نمیرسد.عبادت ان شب از عبادت هزارماه برتر است.
سرنوشت یکساله هرکسی در آن شب رقم میخورد.فرشتگان وروح درآن شب به فرمان خدا،به خدمت حجت وامام وقت
نازل میگردندو سرنوشت یک ساله هر کس رابرحضرتش عرضه می دارند.
شب قدر است و در توبه و رحمت باز است...................دگر ای عبد پشیمان و خطاکار بیا
کوله بار گنهت ای که بسی سنگین است...................تا که بردارمش از دوش،تو بردار و بیا
بار عام است بود رحمت من منتظرت...................قدمی نیز تو بردار و در این بار بیا
درروایتی وارد شده است که از رسول اکرم(صلی الله علیه واله وسلم)سوال شد:
درشب قدر چه چیزی از خدا بخواهم؟ فرمودند: عافیت.
باید بدانیم که بهترین عمل در هر حال ،تفکر وتعقل است.که تفکر یکساعته افضل است از عبادت هفتاد ساله.وچه شبی
بهتر از شبهای قدر که عبادت در آن، از عبادت هزار ماهه برتر است.تفکر در فلسفه آفرینش من انسان، تفکر در نظم
کائنات و رموز هستی، تفکر در صفات خالق، تدبر در نعمتهای حضرت دوست، تعقل در تاریخ و سرانجام ملل گذشته،
اندیشه در اینکه در این شبهااز خدا چه بخواهیم وکدامین حاجتمان را مقدم داریم،و از همه مهمتر اندیشه در آیات قرآن.
من آن رود خطا شویم،مگر موجم نمی بینی؟...............من آن گلزار دلجویم،چرا یک گل نمی چینی؟
ره آورد شب قدرم چرا قدرم نمی دانی؟................پیام رحمت آوردم چرا آخر نمی خوانی؟
و کلام اخر:
لیله القدر ما زمانی است که:خود یابی و خود شکوفائی کنیم و اوج بگیریم.
من چه زمانی از شبانه روز را به خودم اختصاص می دهم،ودر آخر ارزیابی و ارزشیابی خودم از خودم چگونه است؟
چقدر دنبال خودمان گشتیم وچقدر خودمان را پیدا کردیم؟
یادمان باشد که:((در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد...))
یارب بیا ودر دل ما انقلاب کن
التماس دعای فراوان
یاعلی
بسم الله الذی هو مدبر الامور
الهی!مهربانا!
عبور شتابان ثانیه هاو لحظه ها مرا به کدامین سمت میکشاند!
هربرگی از دفتر رمضان که ورق میخورد،هرسحرکه میگذرد،دلم میگیرد!
خدایا رهایمان مکن! آه،چه میگویم ،این مائیم که جاهلانه دربازار دنیادستمان
راازدست خدا میکشیم،گستاخانه میتازیم،گم میشویم،خاروذلیل ندبه میکنیم.....!
وچه مهربان باز دستمان رامیگیرد.الهی هرجاغافل شدیم ورهایت کردیم،تورهایمان مکن.
واینک با گذرثانیه ها،رمضان به نیمه رسید،ومیلادسبط اکبرامام حسن(ع)...
نه گرد تو و نه گرد من می چرخد.............عالم به مدار پنج تن می چرخد
دیریست تمام ذره های ملکوت............پروانه صفت دور حسن می چرخد
میلاد کریم اهل بیت،امام حسن مجتبی(ع)برشمامبارکباد.
این خانواده آینه های خدائیند.................................در انتهای جادهء بی انتهائیند
صدها هزار مثل سلیمان در این حرم..................مشغول لحظه های شریف گدائیند
دست مرا بگیر که عاشق ترم کنی.........................سلمان خانوادهء پیغمبرم کنی
من در قنوت نیمه شبت دور میزنم........................شاید مرا بگیری و انگشترم کنی
آن شاخهءگلم که به دست تو داده اند.............تاهرکجا که خواست دلت پرپرم کنی
روزی آب وسفرهءنان منی حسن
ماه مبارک رمضان منی حسن
آقای من بدون توسل به نام تو............................حالی برای توبه فراهم نمیشود
ای از هزار حاتم طائی کریمتر....... .....................لطف تو از تمام کریمان قدیمتر
دست مرا بگیرو به سمت خداببر.......................چیزی که از بزرگیتان کم نمیشود
آقا تو درکلام خلاصه نمیشوی...........................درحضرت وامام خلاصه نمیشوی
دلهای ما،به سوی تو ای بی حرم ترین
پر میزند به سوی بقیع مطهرت
صلوات
عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد
افطار به می کرد برم پیر خرابات
گفتم که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد
با باده وضو گیر که در مذهب رندان
در حضرت حق این عملت بارور افتاد
صدای پای ماه رمضان می آید. به یمن آمدنش جان حلاوتی تازه یافته است.طبل وجودم می نوازد .تمام ذرات وجودم را بدین ضیافت بشارتی داده شده است. موسم است، موسم رمضان، موسم عبادت و شستشوی جان در نهر پاک رمضان است.رمضان چونان کوره ای است که هستی آدمی را می سوزاند و آدمی نو با جانی تازه از آن سر بر می آورد.اینک هنگامه ای است که در طول یک ماه ضیافت الهی، من حقیقی انسان که در سایه من های دروغین قرار گرفته است مجالی دوباره می یابد تا از حصار و سایه برون آید و خویشتن آدمی گردد. ان شاء الله که رمضان با سحرها و افطارهایش ، با شبهای قدر و مناجاتهایش از ما آدمی دیگر بسازد .
و اما در این ماه دعا کردن در حق یکدیگر فراموشمان نشود.